۱۳۹۳ آبان ۵, دوشنبه

پرونده «دکتر» سربندی تازه باز شده است




بررسی سابقه «دکتر» سربندی نباید منتهی به انتقام‌جویی از خانواده او شود.

ما انتقام‌گیریم، مهربانی خون‌مان کم شده است. عقده داریم. دل‌مان نمی‌آید کسی را ببخشیم. بخشش دیگران برای‌مان سخت است...هر روز چند بار از «خدای بخشنده و مهربان» یاد می‌کنیم و انتقام‌ می‌جوییم از بندگان همان خدایی که مدعی بندگی‌اش هستیم. خانواده سربندی، نتوانست ریحانه را ببخشد. در همین فضای مجازی، هزاران نفر حق را به طور کامل به خانواده «مقتول» دادند. از آن سو، هزاران نفر، نفرین‌های‌شان را نثار خانواده سربندی کردند. با این حال، شناخت محدود رسانه‌ها و شهروندان از ماجرا، باعث می‌شود با تحلیل‌های متفاوتی روبرو باشیم. تحلیل‌هایی که گاه بی‌ربط به‌نظر می‌آیند اما ممکن است ذره‌ای هم واقعیت داشته باشند. با این همه، هر تحقیقی باید به دور از محکوم کردن احساسی و انتقام‌جویانه خانواده مقتول باشد. اگر انتقام‌جویی خانواده سربندی که مانع زنده ماندن ریحانه شد، ناپسند است، چرا ما باید تکرارش کنیم؟

آن‌چه نمی‌دانیم و حدس می‌زنیم

آن‌چه گروهی از اهل فن می‌گویند، این است که به دلیل پنهان‌‌کاری‌های دستگاه‌های امنیتی، جدایی «دکتر» سربندی از وزارت اطلاعات، سال‌ها پیش از مرگ، قابل تایید یا تکذیب نیست. یک منبع خودنویس می‌گوید «دکتر» سربندی، مانند بسیاری از «فرنگی‌کاران» وزارت اطلاعات، قصد به‌كارگیری ریحانه جباری را داشته است. هنوز هویت کسانی که در جلسه رفع اختلاف و تلاش برای بخشش ریحانه، از پسر «دکتر»سربندی خواسته‌اند ریحانه جباری را نبخشد، معلوم نشده است. آیا آنها نیز اطلاعاتی بودند یا مثلا سال‌ها از جدایی‌شان از وزارت گذشته بود؟

بحث دیگر، سابقه حرفه‌ای «دکتر» سربندی است. سابقه طبابت و حضور «دکتر» سربندی در دانشگاه چندان آشکار نبوده است. آقای سربندی آیا با نام خود در دانشگاه حضور داشته است یا نه؟ آیا بورسیه‌ای و سهمیه‌ای بوده است؟ آیا به مریض‌های «دکتر» سربندی رجوع شد تا تجربه‌شان را از او بیان کنند؟ آیا فقط به تجارت پزشکی مشغول بود یا هیچگاه به شکل حرفه‌ای در خدمت بیماران بوده است؟

یک پزشک میان‌سال با یک دختر ۱۹ ساله چه کار دارد؟

پرسشی که برای خانواده سربندی چندان جذاب نبوده، ارتباط «دکتر» سربندی متاهل و میان‌سال با دختری ۱۹ ساله بوده است. این ارتباط در هر حدی، خانواده را در موقعیتی تدافعی قرار داده بود. اگر آنها از ریحانه می‌خواستند مطابق نظرشان اعتراف کند، شاید دختر جوان، امروز زنده مانده بود، اما این اتفاق نیافتاد و روز به روز به تعداد کسانی که نگاهی منفی، هم به مقتول و هم به خانواده‌اش خواهند داشت، بیشتر می‌شود.

این اتفاق خوبی نیست که خانواده مقتول، از طرف بخش‌هایی از جامعه، از نظر شخصیتی هم به‌قتل برسند. ترور شخصیتی گویی از تخصص‌های ویژه جامعه ما است. با این حال، می‌توان بدون مقصر جلوه دادن فرزند و همسر «دکتر» سربندی، به جستجوی واقعیت پرداخت.

سوال‌های زیادی وجود دارد که باید جواب‌شان را جست از جمله :

۱- «دکتر» سربندی چه زمانی عضو وزارت اطلاعات شد و دقیقا چه ماموریت‌هایی به او محول می‌شد.

۲- «دکتر» سربندی، چه زمانی رسما از وزارت اطلاعات جدا شد و آیا این جدایی، واقعی بود یا برای انجام ماموریت‌هایی؟

۳- آیا تجارت پزشکی صورت‌سازی برای فعالیت‌های امنیتی بوده است؟

۴- آیا «دکتر» سربندی، واقعا دکتر بود یا سال‌ها مثل حسن روحانی از عنوانی جعلی استفاده کرده بود؟

۵- آیا کسانی «دکتر» سربندی را در دانشگاه دیده بودند؟ آیا با همان اسم سربندی در دانشگاه حاضر شده بود؟ مدارک او کجا است و کدام منبع مستقل امکان بررسی دارد؟

۶- شرکای «دکتر» چه کسانی بوده‌اند؟ اینکه کسانی می‌خواهند اطلاعاتی درباره شرکای «دکتر» منتشر کنند، مرتبط با فعالیت‌های پزشکی او است یا فعالیت‌های غیرپزشکی؟

۷- آقای شیخی که در چند جا از او نام برده کیست؟ آیا نامی واقعی است که اسم مستعار یک افسر امنیتی است؟

۸- منابع مختلف معتقدند «دکتر» سربندی می‌خواسته دختری جوان را برای فعالیت‌های امنیتی شکار و تربیت کند. اگر این امر رنگ و بویی از واققعیت داشته، آیا هنوز این روش‌ها از سوی دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی ادامه یافته است؟ سال‌ها قبل یک مهمان‌دار ابزار دست تیم فلاحیان بود و گفته می‌شد این وزارت‌خانه، تعداد زیادی از این دست ماموران برای شکار مقام‌های ارشد و پرونده‌سازی داشته است.

۹- مادر ریحانه قطعا حرف‌های بسیاری در سینه دارد. گرچه اثبات هر ادعایی در نبود محکوم اعدام شده، و مقتول بسیار دشوار است، اما اگر آنچه ریحانه گفته، به جامعه ارائه شود، شاید تحلیل‌های متفاوتی ارائه شود.

۱۰- در هر دستگاه امنیتی، کسانی هستند که واقعیت برای‌شان مهم‌تر از منافع حکومتی است. آیا کسانی حاضرند واقعیت‌ها را همراه سند و مدرک به بیرون منتقل کنند؟


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر