۱۳۹۳ آبان ۶, سه‌شنبه

چرا هاشمی شاهرودی بخت بیشتری برای جانشینی مهدوی کنی دارد؟

یک هفته پس از مرگ محمدرضا مهدوی کنی، رئیس مجلس خبرگان رهبری ایران، نخستین نشانه های رقابت سیاسی برای تصاحب صندلی وی آشکار شده است. احمد خاتمی، عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان در روزهای اخیر در دو مصاحبه جداگانه به تبلیغ انتخاباتی برای محمود هاشمی شاهرودی پرداخته و او را شایسته جانشینی مهدوی کنی دانسته است.

انتخابات هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری هر دو سال یک بار برگزار می شود و بر این اساس در اجلاس اسفندماه امسال، باید رئیس جدید تعیین شود. انتخابات این مجلس نیز اسفندماه سال آینده همزمان با انتخابات مجلس برگزار می شود.

محمود هاشمی شاهرودی در پنج ماه گذشته، پس از به کما رفتن مهدوی کنی، عملا ریاست این مجلس را بر عهده داشته است. احمد جنتی نیز هفته گذشته در برنامه تلویزیونی شناسنامه خبر داد که به وی پیشنهاد کاندیداتوری برای ریاست خبرگان شده ولی وی نپذیرفته است. از محمد یزدی و موحدی کرمانی به عنوان دو کاندیدای احتمالی دیگر نام برده می شود. اکبر هاشمی رفسنجانی و محمدتقی مصباح یزدی نیز دو کاندیدای بالقوه این سمت هستند.

پیش از آنکه به احتمالات موجود درباره حضور هر یک از افراد برسیم، به یکی از دلایل اهمیت انتخابات آینده مجلس خبرگان رهبری بپردازیم. احمد خاتمی در گفت و گو با شبکه العالم گفته است: «می گویند آقا الان 74 ساله است و تا 8 سال 82 ساله می شود و خیلی ها یك خیالاتی به سرشان آمده كه چه بسا خبرگان پنجم مسوولیت انتخاب رهبر را داشته باشد.» البته آیت الله خامنه ای متولد فروردین 1318 است و اکنون بیش از 75 سال دارد.

اما آیت الله خمینی در سن 86 سالگی مرد، مهدوی کنی که وعده داده بود تا 120 سالگی زنده بماند در 83 سالگی، علی مشکینی، رئیس سابق مجلس خبرگان رهبری در 86 سالگی، این سن و سال ها نشانه مستقیمی نیستند ولی یک علامت هشدار هستند. از سوی دیگر، برخی چهره های تعیین کننده در انتخاب رهبر آینده مانند احمد جنتی، محمد یزدی و هاشمی رفسنجانی به ترتیب 88، 83 و 80 هستند. بنابراین در طول هشت سال آینده موضوع تنها شخص رهبر نیست، بلکه قوی ترین محورهای فشار برای انتخاب رهبر نیز باید تصمیم خویش برای آینده این سمت را بگیرند.

علاوه بر این، در فضای کنونی سیاست ایران، پیروزی حسن روحانی در انتخابات به عنوان یک گام مهم میانه روها برای بازگشت به میدان بازی بود. پیروزی احتمالی آنها در انتخابات مجلس و یا تقویت موقعیت شان در مجلس خبرگان رهبری چه از طریق انتخاب رئیس و چه از طریق افزایش تعداد حامیان، می تواند تاثیرگذاری آنها را به شدت افزایش دهد و معادلات منتهی به انتخاب رهبر آینده را به شدت پیچیده تر کند.

انتخابات داخلی مجلس خبرگان رهبری بر موقعیت و فضای سیاسی جناح های سیاسی نیز تاثیر جدی خواهد گذاشت. به عنوان مثال انتخاب مجدد هاشمی رفسنجانی می تواند موقعیت او در جامعه روحانیت مبارز پس از مهدوی کنی را به شدت ارتقا بدهد و شانسی برای خروج از انزوا و تغییر در آرایش این نهاد مهم سیاسی ایجاد کند. همین موضوع را می توان به تاثیر انتخاب رئیس مجلس خبرگان رهبری بر انتخابات آینده این مجلس نیز تعمیم داد.

به سبب همین تاثیرهای خرد و کلان، می توان گفت که انتخابات ریاست مجلس خبرگان و انتخابات دوره آینده مجلس خبرگان رهبری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، به خصوص برای تندروها که از هم اکنون عزم خویش را برای جلوگیری از هر گونه تغییر محسوس در این مجلس جزم کرده اند.

اما بازگردیم به چهره های مطرح. نخست از هاشمی شاهرودی شروع کنیم. او یک چهره کاملا نزدیک به علی خامنه ای محسوب می شود، هم از نظر سیاسی و هم از نظر فقهی. در حال حاضر، علاوه بر عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان، ریاست شورای حل اختلاف قوای سه گانه ایران را بر عهده دارد و از قدرت مانور قابل توجه ای در عراق هم برخوردار است. تاکنون هاشمی شاهرودی تلاش کرده خود را متمایل به گروه های اصولگرا و اصلاح طلب نشان ندهد، با این کلیات رویکرد فقهی و سیاسی او به اصولگرایان بیشتر نزدیک بوده است. هاشمی شاهرودی در دوران آیت الله خمینی شانس و اقبالی برای رشد سیاسی نیافت و تمام برتری جویی های سیاسی اش را مدیون توجه و تایید آیت الله خامنه ای است. او در سال های اخیر کوشیده از نظر تشکیلاتی نیز جایگاه قوی تری در قم پیدا کند که با واکنش منفی مواجه شده است. دی ماه 91، اعلام موجودیت  تشکل اساتید سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم که گفته شد از سوی هاشمی شاهرودی حمایت می شود، با انتقاد مراجع تقلید شیعه ساکن این شهر مواجه شد. حمایت آقای شاهرودی از برخی چهره های سیاسی که نزدیک به احمدی نژاد محسوب می شوند نیز نشان از شکاف های سیاسی بین او و برخی چهره های قدرت در ایران دارد. یک نماینده مجلس ایران پیش از این فاش کرده بود که صادق لاریجانی پیش از رسیدن به ریاست قوه قضائیه، خبر از فساد گسترده در دفتر آقای شاهرودی داده بود. در سال های اخیر برخی مهره های قضایی و اجرایی نزدیک به هاشمی شاهرودی مانند محمدرضا رحیمی، سعید مرتضوی، الیاس محمودی و محمدشریف ملک زاده مورد غضب دستگاه قضایی تحت نظر صادق لاریجانی قرار گرفته اند.

اکبر هاشمی رفسنجانی مهم ترین کاندیدای میانه روها محسوب می شود. با این حال او رای منفی قوی ای در مجلس دارد و تندروهایی که سال 89 پس از کوشش های بسیار موفق شدند او را از ریاست این مجلس برگنار کنند، اکنون برای عدم بازگشت او به هر اقدامی دست خواهند زد. تاکنون به طور علنی خبری از تمایل هاشمی رفسنجانی برای کاندیداتوری منتشر نشده ولی رسانه های اصلاح طلب زمزمه هایی را مطرح کرده اند. آنچه روشن است در فضای کنونی خیز او برای بازگشت به ریاست سبب می شود تندروها فشار بیشتری به دولت روحانی بیاورند و یا ممکن است تلاش برای برخورد فضایی با پرونده مهدی هاشمی تشدید شود.

در میان تندروها، محبوب ترین چهره ها، محمد یزدی و احمد جنتی هستند. اولی به علت ضعف جسمانی شدید این روزها با ویلچر به مجالس مختلف منتقل می شود و دومی نیز گفته حاضر به پذیرش این سمت نیست. در عین حال، جنتی از اقبال عمومی قابل توجهی در مجلس نیز برخوردار نیست. می توان با قاطعیت گفت اگر او شانسی برای رسیدن به ریاست مجلس خبرگان داشت، سال 89 بر جای مهدوی کنی تکیه زده بود.

در طیف تندرو، در رده دوم چهره هایی چون مصباح یزدی، پدرخوانده معنوی جبهه پایداری و احمد خاتمی، عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری هم به چشم می خورند که هیچکدام از موقعیت سیاسی قابل توجهی برای کسب رای برخوردار نیستند. نام موحدی کرمانی، امام جمعه موقت تهران که اکنون پس از مهدوی کنی، دبیرکلی جامعه روحانیت مبارز را بر عهده دارد هم شنیده شده که به نظر می رسد تمرکز کنونی وی حفظ صندلی مهدوی کنی در این نهاد سیاسی است نه مجلس خبرگان رهبری. در حاشیه این نام ها، چهره هایی چون صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه هم قرار دارند که اگرچه اکنون نامشان برای انتخابات مطرح نیست ولی از توان قابل توجهی برای تاثیرگذاری برای جهت دهی به آرای این مجلس برخوردار هستند.

در چنین فضایی که چهره های ارشد سیاسی حاضر در مجلس خبرگان رهبری، بیمار، منزوی یا محدود هستند و یا حضورشان به تشدید تخاصم های سیاسی در مجلس خبرگان منجر می شود، به نظر می رسد هاشمی شاهرودی بخت اول را دارد. در واقع می توان گفت او علیرغم همه فرصت هایی که رهبر جمهوری اسلامی در اختیارش قرار داده هنوز از پشتوانه تشکیلاتی سیاسی و فقهی قابل توجه، گسترده و تاثیرگذاری در شبکه های پایین دستی برخوردار نیست ولی حرکت چراغ خاموشش در سال های اخیر و پرهیز جدی اش از ورود علنی به مناقشات سیاسی سبب شده در فضای پرتنش کنونی، فرصتی بهتر برای تعقیب رویاهایش پدیدار شود.

هاشمی شاهرودی در دهه 60 به همراه محمدباقر حکیم، در ایران مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق را بنا گذارد، با رویای سرنگونی صدام حسین. سی پس از آن رویا، اکنون در صندلی ریاست مجلس خبرگان رهبری، رویای دیگری را می تواند دنبال کند، تعیین جانشین آیت الله خامنه ای.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر